۱ مرداد ۱۳۹۱

دختر و پسری برای تمامی فصول

فلیکس گفته تا چند روز دیگر به خانه جدیدش خواهد رفت. با دوست دخترش یک آپارتمان دو اتاقه گرفته. من هم فضولی ام گل کرد و ازش پرسیدم چه شده که می خواهد برود. گفت که دوست دخترش از دانشگاه ما پذیرش گرفته (تا الان دخترک، بچه دبیرستانی بود)، و برای همین می خواهند با هم زندگی کنند. گفت که دو سال است که با هم دوست اند.
در این سه ماه هیچوقت به فلیکس اینقدر نزدیک نشده بودم که بخواهم ازش بپرسم برنامه ی زندگی ات چیست و دوست دخترت چه نقشی در زندگی ات دارد؟ حتی تا حالا اینقدر به اش نزدیک نشده بودم که ببینم پسری که دوست دخترش لب های او را - این قدر عاشقانه - روزی پنجاه بار می بوسد، ریش های تازه در آمده ی بور اش در سفیدی پوستش پنهان شده.