کریستمسمارکت (weihnachtsmarkt)
دیروز دوباره برف بارید و امروز کلارا برایم پیام تبریک کریستمس فرستاد و از درگاه یسوس (علیه الرحمة) برای من طلب آمرزش و آدمشدن و به راه مسیح هدایت شدن کرد - و منم توی دلم گفتم بیلاخ - و هانس گفت که برای پاس داشت سنتها میرود خانهی پدربزرگاش تا ببیندشان و ازشان کادو بگیرد و مارک گفت که به دوستپسرش گفته بهام کادو بده٬ ولی دوستپسرش گفت کادو توی شلوار من است و "میم" گفت که میرود خانهی آن آلمانیها برای تبادل فرهنگ و سید گفت که امشب برویم Dom - همان کلیسای جامع که چند وقت پیش به کلارا میگفتم روی خون و استخوانها و اجساد بیگناهان بنا شده (بله٬ دینِ محبت!) - چون قرارست مراسم شبکریستمس آنجا برگزار شود و لابد چند تا فشفشه هم در میکنند و باید جالب باشد و ما هم گفتیم برویم و "نون" گفت که خالهش مرده و ما هم یک فقره پیام تسلیت برایش مسیج کردیم با این مضمون: «هر مرگ٬ اشارتیست به حیاتی دیگر» و "ر" مسیج داد که «دارم میروم ایران٬ کاری ندارید؟» ما هم گفتیم «نه٬ با ایران کاری نداریم» ...
همین.
۱۰ نظر:
واقعاً به یار پنجم کاری نداشته باشیم؟ :))
کریسمست هم مبارک :*
@ Vartan
نه دیگه نداشته باشید :))
کریستمس خودت مبارک :))))
باووشه :))
:*
ماهان این نوشته خودته؟ یا از جایی کش رفتیش؟ خیلی خوبه.. فکر کنم که دفتر خاطراتم رو گور به گور کنم از خجالت!!!
ماهان این نوشته خودته؟ یا از جایی کش رفتیش؟ خیلی خوبه.. فکر کنم که دفتر خاطراتم رو گور به گور کنم از خجالت!!!
@ nariman
نه عزیز جان. این جا چیزی کش رفتنی نیست. حتا عکس ها هم مال خودم هستند
همه اینا یه طرف، خطوط ۴ و ۵ یه طرف
بوووس
@ Reza
هی وای من! برای مومن حرف در میارین؟ نمیگین خدا در اون دنیا از کندهی نیمسوز استفاده میکنه؟ :))
بوووس
وای مادر..میخواستم بدونم کیریسمستان چجوری گذشت(موضوع انشا) که به حمداله گفتی توی اسکایپ گذاشت..خیلی هم خوب..خیلی هم عالی..خاک وچوک..حالا با کی گذشت؟؟؟؟
@ Josef Kh
شما به اهل و عیال خودتون برسین. در روابط خصوصی دیگران سرک نکشین لدفن :))
ارسال یک نظر