۱۶ فروردین ۱۳۹۲

بعد از سیصد و هفتاد روز من برگشتم به رشت


ایران جایی‌ست پر از آفتاب. پر از پسرهای سبزه‌ی جذّاب. آفتاب در سبزه و جذاب و هات شدن پسرها خیلی موثّر است. با این حال، رشت با این‌که آفتاب زیادی ندارد، یک فشن‌شوی بزرگ است که چند تا خانه‌ هم در بین درخت‌ها و جنگل‌هایش دارد و پسرهای سکسی‌اش مانکن جدیدترین مد‌های لباس پاریس هستند. این شهر به واسطه‌ی پسرهای زنده‌اش است که زنده مانده، وگرنه تا الان شده بود چیزی مثل آن شهرِ مُرده توی جلگه‌ی آلمان شرقی با پسرهای شیربرنج خورده‌یِ قفقازیِ کک‌مکی‌ بی‌حال‌اش که شونصد لا لباس از زور سرمای سوزناک سیبری به خود پیچیده‌اند.

پی‌نوشت: عکس به مطلب بی‌ربط است. جایی‌ست در بین جاده‌ی ایلام-خرم‌آباد که هفته‌ی پیش شکارش کردم و حیف‌ام آمد نذارم‌اش.

۳ نظر:

Reza Cupid Boy گفت...

هیییییی
Finally you're home!
:DDD
بوووس

saman گفت...

شهرتون و آب و هواش تو حلقم
بوووووسسسس

ناشناس گفت...

رشششت :)
هی هی.خوش گذشته باوشه :پی