کای دوباره برگشت. یه صب تا شب پیش دوستپسرش بود و شب وقتی اومد خونه، قبلش من تختها رو جدا کرده بودم و براش رختخواب جدا گذاشته بودم. دیر وقت رسیده بود و من خودم رو به خواب زدم. لباساش رو که در آورد، اومد روی تختِ من، کنارم خوابید و بغلم کرد.
۲ نظر:
ناشناس
گفت...
when it comes to this point it means there is something stronger than sex in his mind.
۲ نظر:
when it comes to this point it means there is something stronger than sex in his mind.
@Raham
I hope not :\
ارسال یک نظر