رفتم بلغارستان و ترکیه و گرجستان و آذربایجان و ایران و اتریش و مجارستان. بعدش فهمیدم هیچجا غیر از آلمان نمیتونم زندگی کنم. نه اینکه بخوام فکر کنم وطنمه یا چی، در واقع همیشه در ذهنم ریدم به مفهوم وطن. بیشتر از این بابت که اونقدر زندگی مثل آب روان جریان داره که آدم فکر نمیکنه قراره یه جای زندگیاش بلنگه.
پ.ن: دوستانی از کانادا گفتن که اونجا بهتره.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر