۳۰ آذر ۱۳۹۸

ده سال از این سال‌ها

سی آذر ۱۳۸۸ وقتی در این وبلاگ شروع کردم به نوشتن، ۲۳ ساله بودم. ده سال گذشته از آن روز کذایی که من بعد از چند بار وبلاگ عوض کردن آمدم اینجا. نوشتن از ده سال چندان راحت نیست، کما اینکه هنوز هم به سختی می‌توانم بگویم که من همان آدم ۳۰ آذر ۸۸ هستم که در یک کافی‌نت در رشتیان روبروی سه راه وحدت نشسته بود و این وبلاگ را در بلاگر ثبت کرد. وبلاگ خواننده‌هایش را از دست داده و این را مدتها پیش فهمیدم که بلاگستان به بیابان تبدیل شده. ولی چرا من اینجا هستم؟ شاید اینجا دفتر خاطراتم شده. هر وقت جایی از زندگی گیر می‌کند می‌روم پست‌های قدیمی‌ام را می‌خوانم و می‌فهمم همیشه زمانی بوده که بدتر بود. ما هم ماندیم، کام‌آوت کردیم، دوست پسر گرفتیم و جدا شدیم و سی سالگی‌مان هم گذشت و الان که روی کاناپه خانه‌ام نشسته‌ام و دوستی ایرانی من را دعوت کرده برای شب چله برویم خانه‌اش شراب و شکلات بخوریم، همچنان که این پست را می‌نویسم و همچنان که یوتیوب پیانو کنسرتوی پنجم بتهوون را پخش می‌کند، فکر می‌کنم ده سال دیگر برای پست بیست سالگی وبلاگم چه خواهم نوشت.

:)

هیچ نظری موجود نیست: