۱۲ خرداد ۱۳۸۹


۷ نظر:

خشایار گفت...

گاهي با حرفهاي غير منطقيش مخالفت كن . اگر مخالفت نكني فكر مي كنه پير شده و اين بيشتر پيرش مي كنه . حيفه

شایان شلیله گفت...

خیلی با این نوشته ارتباط برقرار کردم چون خیلی شبه زندگی من در چند ماه گذشته بود مخصوصا این تیکه آخر

نقطه چین ها . . . گفت...

گاهی وقتا..که فکر میکنم یه روزی میرسه که بابام
یا مامانم نباشن
ترس ویه غم بزرگ همه وجودمو میگیره

کیا

unfortunatelyyes گفت...

طفلی بابا
طفلی ما

شایان گفت...

ممنون...، ممنون...
واقعا قشنگ نوشته بودی
کمی توصیف هات مادی بود اما در مجموع خیلی خوب حس رو انتقال داده بودی و هم اینکه خواننده رو بد با خودت درگیر کردی

ماهی گفت...

انتقال من به خانه ی جدید:
www.tamuzz.blogfa.com

mr. X گفت...

منم خیلی مشکل دارم اما هیچ وقت بحث و دعوا نمیکنم. عغنی بلد نیستم.اما راستش دلم هم نمیخواد رابطه ی خوبی داشته باشم مثل چیزی که تو الان پیدا کردی