گاهي با حرفهاي غير منطقيش مخالفت كن . اگر مخالفت نكني فكر مي كنه پير شده و اين بيشتر پيرش مي كنه . حيفه
خیلی با این نوشته ارتباط برقرار کردم چون خیلی شبه زندگی من در چند ماه گذشته بود مخصوصا این تیکه آخر
گاهی وقتا..که فکر میکنم یه روزی میرسه که بابامیا مامانم نباشنترس ویه غم بزرگ همه وجودمو میگیرهکیا
طفلی باباطفلی ما
ممنون...، ممنون... واقعا قشنگ نوشته بودیکمی توصیف هات مادی بود اما در مجموع خیلی خوب حس رو انتقال داده بودی و هم اینکه خواننده رو بد با خودت درگیر کردی
انتقال من به خانه ی جدید: www.tamuzz.blogfa.com
منم خیلی مشکل دارم اما هیچ وقت بحث و دعوا نمیکنم. عغنی بلد نیستم.اما راستش دلم هم نمیخواد رابطه ی خوبی داشته باشم مثل چیزی که تو الان پیدا کردی
ارسال یک نظر
۷ نظر:
گاهي با حرفهاي غير منطقيش مخالفت كن . اگر مخالفت نكني فكر مي كنه پير شده و اين بيشتر پيرش مي كنه . حيفه
خیلی با این نوشته ارتباط برقرار کردم چون خیلی شبه زندگی من در چند ماه گذشته بود مخصوصا این تیکه آخر
گاهی وقتا..که فکر میکنم یه روزی میرسه که بابام
یا مامانم نباشن
ترس ویه غم بزرگ همه وجودمو میگیره
کیا
طفلی بابا
طفلی ما
ممنون...، ممنون...
واقعا قشنگ نوشته بودی
کمی توصیف هات مادی بود اما در مجموع خیلی خوب حس رو انتقال داده بودی و هم اینکه خواننده رو بد با خودت درگیر کردی
انتقال من به خانه ی جدید:
www.tamuzz.blogfa.com
منم خیلی مشکل دارم اما هیچ وقت بحث و دعوا نمیکنم. عغنی بلد نیستم.اما راستش دلم هم نمیخواد رابطه ی خوبی داشته باشم مثل چیزی که تو الان پیدا کردی
ارسال یک نظر