سی و یک عدد خاصی نبود. مثل بیست و یک بود. اتفاق خاصی نیفتاد. بادی نوزید. شمع خاموش نشد و من نشسته بودم در سایت کاوچ سرفینگ دنبال پسرهای عرب مراکشی میگشتم.
چند سال گذشته اینجا؟ خیلی.
در آستانهی بیست و پنج سالگیام
26 ساله شدم
در آستانهی بیست و نُه سالگیام
نه، این برف را دیگر سرِ باز ایستادن نیست - یا - در آستانهی سی سالگی
سی سالم هم تمام شد.
چند سال گذشته اینجا؟ خیلی.
در آستانهی بیست و پنج سالگیام
26 ساله شدم
در آستانهی بیست و نُه سالگیام
نه، این برف را دیگر سرِ باز ایستادن نیست - یا - در آستانهی سی سالگی
سی سالم هم تمام شد.