۶ اردیبهشت ۱۳۹۱

هوموفوبیا - دوّم

من به عنکبوت فوبیا مبتلا ام. هیچ عنکبوتی در شعاع 5 متری محل زندگی من (تخت خواب، میز تحریر و ...) زیست نمی کند. این تنفر غیر عادی من نسبت به این حشره، از دوران بچگی ام، باعث خنده ی دیگران و مسخره شدن ام می شد. مادرم بارها عنکبوت (از آن پا درازها که در هوای مرطوب شمال زیاد تکثیر می شوند) را در دستش می گرفت و می گفت ببین چه موجود بی آزاری است! دلیلی ندارد بترسی!
اما من می ترسیدم و هنوز هم می ترسم!

۱ نظر:

نقطه چین ها . . . گفت...

خب طبیعیه..هر کس از یه حشره ای میترسه..مثلا من از سوسک میترسم..حالا ترس که نه..چندشم میشه..ولی عنکبوت دوس داشتنیه..یه جورایی مثه ماها گوشه گیره! :دی

یوسف